۱۳۹۵ شهریور ۱۸, پنجشنبه

اندر احوال جهان

نابرده رنج که گفته گنج میسر نمی شود
ایشان نمونه اش
پدرش پولدار است و می شود
آنکس که گشنگی ندیده غمی ندارد پس
ما ها چشممان به نمودار فیمت است
داءم تلاش  کرده برای چندر غاز
او  پول تو جیبی اش پول یک سال ماست
ما ها که شکایتی نداریم عزیز دلم
کمتر خوریم جای شکر دارد باز
من داتشحو ،به امید کار ،در حال تلاش
او کارنکرده مالک بهترین های این دنیاست
روزی رسد خدا که جهان عادلانه شود
قتلی نگردد و انسان نمونه شود
فقری نیاشد
از گشنگی کمرش به معده چسبیده
او قرار نیست بیدار شود صبح دیگر  یاز
گلوله ها جنگ  تجاوز برای چیست
بیدار نمی شوید  این چه بد مستیست
برای منافع شروع کند جنگ گلوله زند
جنازه ها زیر پایش ،  پهن، فرش قرمز رنگ
عبرت ز گذشته چرا نمی گیرید
شما نمونه اید انسان کاملید
نه اینگونه  نیست حقایق که تا ابد پنهات نمی شوند
انسانیت خوابیده است تو بیدارش بکن یارب
چرا داعش کشد آدم چرا ماتم کند عالم
چرا در خانه آرامش نباشد هان
چرا اینجا و آنجا بوی دود  آید
یکی را زنده زنده در قفس هایی که آتش زیر آن باشد
یکی را تا اید محروم می سازند
که لبخند عزیزش را نبیند او دگر هرگز
چرا پایان نمی یابد
همه پایان کار، در فبر می خوابیم
چرا پس اینچنین رفتار میسازیم
چرا دنیای ما بهتر نمی گردد
چرا؟
چون که فقط بر فکر خود باشیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.